عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد. (مادر ترزا)
عشق نخستین سبب وجود انسانیست . (وونارگ)
عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد. (ارد بزرگ)
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . (شکسپیر)
عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی. (شانفور)
حفظ الصحه صوتی:
شامل حذف موارد نادرست استفاده کردن از صدا ، بهداشت غذایی، حفظ رطوبت حنجره، رعایت سلامت جسمانی و روحی و .... می باشد که برای داشتن
به عواملی که انسان به کمک آنها میتواند کالا و خدمات را تولید نمائید عوامل تولید گفته میشود. عوامل تولید را میتوان بصورت عموم به چهار عامل ذیل مرتبط دانست:
1 – منابع طبیعی (زمین) : تمام منابعی را که طبیعت به اختیار انسانها گذاشته و کار انسان ها بالای آن صورت میگیرد، مانند: زمین، آب، موادخام،باد و ... منابع طبیعی یاد میشود.
2 – کار (نیروی انسانی) : کار عبارت از فعالیت فزیکی و دماغی انسان ها است که هدف آن تولید اشیاء و خدمات ضروری زندگی بشر میباشد. ویا به عبارت دیگر کار عبارت از پروسه فعالیت هدفمند انسان ها است که بوسیله آن انسان شکل طبیعت را تغییر داده و جهت رفع احتیاجات خویش آنرا مساعد میسازد.
3 – سرمایه : کلیه وسایل و تجهیزات که توسط انسان ساخته میشوند و منظور از ساختن آنها استفاده از خود آنها نیست، بلکه برای تولید کالاهای دیگر بکار گرفته میشوند سرمایه نام دارند. مانند ماشین و آلات، ابزار و آلات، دانش فنی و غیره .
4 – مدیریت : عبارت از تمام استعداد های انسانی است که جهت تنظیم پروسه تولید بکار میرود. مانند توانائی اتخاذ تصامیم، توانائی تعیین هداف، توانائی انتخاب، کاربرد و ترکیب سایر عوامل تولید.
یکی از سوالاتیکه ذهن انسان را پیوسته مشغول نگهداشته و او را به فکر و اندیشه فرا خوانده و یا به مطالعه و تحقیق کشانیده اینست ، که ما کی هستیم و چرا آفریده شده ایم؟ این سوال هر فرد را بدون در نظر داشت سن، طبقه، شغل و یا کسب و کار به تفکر و تامل فرا خوانده است. راستی ما چرا آفریده شده ایم؟ چه صفتی ما را از دیگر مخلوقات روی زمین متمایز میکند؟ ما کی هستیم و هدف از زندگی ما در روی زمین چیست؟ از کجا آمده و به کجا روانیم ؟ انسان کیست؟ نظر فلاسفه قدیم در مورد انسان همانا ناطق بودن اوست و یا اینکه انسان حیوان است دارای احساس، چون حیوانات نمی توانند تکلم کنند و یا اگر حیوانی شاید مرگ همنوع خود باشد همچو انسان متاثر نمیشوند. صحبت از انسان بدون در نظر داشت خالق یا خدا به نتیجه سازنده نمیتواند برسد، چه انسان بدون خدا موجودیست راه گم کرده که اسلام آنرا ثبوت کرده است.